تذکره

تذکره وبلاگی با موضوعات قرآن و عترت

تذکره

تذکره وبلاگی با موضوعات قرآن و عترت

تذکره

إِنَّ هَـٰذِهِ تَذْکِرَةٌ ۖ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِیلًا ﴿المزمل آیه ١٩﴾
این هشدار و تذکرى است، پس هر کس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برمیگزیند!

مرحوم آیت الله محمدتقی بهجت فومنی میفرمایند:

قرآن،انسان را به غایت کمال انسانی می رساند،ما قدردان قرآن و عدیل آن ،اهل بیت علیهم السلام نیستیم.

کسی آشنا به قرآن است که زیادتر در آن تدبر کند.

۸ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «عترت پیامبر» ثبت شده است

تبریک

میلاد اسوه شکیبایی، تندیس تقوا و پارسایی، مشعل حق و حقیقت، جلوه جمال الهی و جلال کبریایی، الهام بخش اخلاص و معرفت حضرت جوادالائمه امام محمدِتقی، علیه السلام ، بر عاشقان شجره طیبه ولایت و امامت و رهپویان راه حقیقت مبارک باد.

میلاد سجاده نشین عالم معرفت و توحید، آیینه پرشکوه جمال و جلال خداوندی، مونس ملایک مقرب الهی، اسوه عرفان ربوبی، تبسّم رحمت معبود بر خلایق، مظهر مهر و عطوفت خداوند، حضرت جوادالائمه بر شما عاشقان ولایت و رهپویان خط امامت خجسته باد.

تولّد

حضرت امام محمدتقی علیه السلام میوه دل ثامن الحجج علیه السلام در دهم رجب 195 ق در مدینه منوّره زاده شد و بر شاخسار امامت شکوفا گشت. پدر بزرگوارش حضرت امام رضا علیه السلام و مادرش بانوی گرامی و بافضیلتی به نام «سبیکه» است که امام رضا علیه السلام او را «خیزران» نامید. حضرت همواره از ایشان به نیکی یاد کرده او را با تعابیری چون بانویی پاک دامن و بانوی بافضیلت نام می بردند.

دوران امامت

از ماه رمضان سال 202 یا آخر ماه صفر 203 ه ، که امام رضا علیه السلام در توس به شهادت رسید، فرزند آن حضرت، امام محمدتقی علیه السلام به مقام امامت و پیشوایی امت مسلمان رسید.

  • saeed qasemi

وصیت مولا

۲۰
ارديبهشت

امام باقر علیه السلام فرمود:

امیر مؤمنان علی علیه السلام در واپسین لحظات زندگی، همه پسرانش را کنار بستر خویش فراخواند ... حضرت به همه آن ها سفارشاتی را بیان نمود و در آخر گفتارش فرمود:

« یا بنیَّ! عاشروا النّاس عشرة إن غبتم حنّوا إلیکم و إن فقدتم بکوا علیکم ... »
ای فرزندان من! با مردم چنان رفتار کنید که اگر غایب شدید، با اشتیاق دنبال شما باشند و اگر مردید بر شما بگریند ... .
  • saeed qasemi

بسم رب المهدی (عج) 


در این پست 5 روایت از حضرت ولی عصر (عج) را قرار دادم ، انشاالله که استفاده کنید.

اللهم عجل لولیک الفرج


1- نفع بردن از من در زمان غیبتم مانند نفع بردن از خورشید هنگام پنهان شدنش درپشت ابرهاست و همانا من ایمنی بخش اهل زمین هستم ، همچنانکه ستارگان ایمنی  بخش اهل آسمانند .

 (بحار الأنوار ، ج 53، ص 181 )


2- برای زود فرارسیدن فرج ( و ظهور ما ) زیاد دعا کنید ، که آن همان فرج و گشایش شماست .

 (کمال الدین للصدوق ، ج 2 ، ص 485 )


3- ما در رعایت حال شما کوتاهی  نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم ، که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند . پس از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید .


 (بحار الأنوار ، ج 53، ص 175 )


4- ملعون است ، ملعون است ، کسی  که نماز صبحش را به تأخیر بیندارد ، تا زمانی که ستارگان آسمان محو شوند . 
(بحارالأنوار ، ج 52، ص 16 )


5- زمان ظهور و فرج ما با خداست ، و تعیین کنندگان وقت ظهور ، دروغگویانند . 

(بحار الأنوار ، ج 53، ص 181 )



انشاالله با اعمالمان قلب حضرت مهدی (عج) را از خودمان راضی و خوشنود نگه داریم ...



التماس دعا
  • saeed qasemi

حدیث 1 :

 حضرت امام مهدی (عج) : نفع بردن از من در زمان غیبتم مانند نفع بردن از خورشید هنگام پنهان شدنش در پشت ابرهاست و همانا من ایمنی بخش اهل زمین هستم ، همچنانکه ستارگان ایمنی بخش اهل آسمانند .

و أما وجه الانتفاع بی فی غیبتی فکالانتفاع بالشمس إذا غیبها عن الأبصار السحاب وإنی لأمان لأهل الأرض کما أن النجوم أمان لأهل السماء .

بحارالأنوار ، ج 53 ، ص
181


حدیث 2 :

حضرت امام مهدی (عج) : تصرف کردن در مال دیگری بدون اجازه صاحبش جایز نیست .

لا یحل لأحد أن یتصرف فی مال غیره بغیر إذنه .

وسائل الشیعة ، ج 17 ، ص 309


حدیث 3 :

حضرت امام مهدی (عج) : من ذخیره خدا در روی زمین و انتقام گیرنده از دشمنان او هستم .

أنا بقیة الله فی أرضه و المنتقم من أعدائه .

تفسیر نورالثقلین ، ج 2 ، ص 392


حدیث 4 :

حضرت امام مهدی (عج) : ملعون است ، ملعون است کسی که نماز مغربش را به تأخیر بیندازد ، تا زمانی که ستارگان آسمان پدیدار شوند .

ملعون ملعون من أخر المغرب إلی أن تشتبک النجوم .

بحار الأنوار ، ج 52 ، ص 15


حدیث 5 :

حضرت امام مهدی (عج) : هیچ چیز مانند نماز بینی شیطان را به خاک نمی مالد ، پس نماز بگزار و بینی شیطان را به خاک بمال .

ما أرغم أنف الشیطان بشیء مثل الصلاة ، فصلها و أرغم أنف الشیطان .

بحارالأنوار ، ج 53 ، ص 182


حدیث 6 :

حضرت امام مهدی (عج) : ملعون است ، ملعون است ، کسی که نماز صبحش را به تأخیر بیندارد ، تا زمانی که ستارگان آسمان محو شوند .

ملعون ملعون من أخر الغداة إلی أن تنقضی النجوم .

بحارالأنوار ، ج 52 ، ص 16


حدیث 7 :

حضرت امام مهدی (عج) : هر یک از پدرانم بیعت یکی از طاغوتهای زمان به گردنشان بود ، ولی من در حالی قیام خواهم کرد که بیعت هیچ طاغوتی به گردنم نباشد .

إنه لم یکن أحد من آبائی إلا و قد وقعت فی عنقه بیعة لطاغیة زمانه و إنی أخرج حین أخرج و لا بیعة لأحد من الطواغیت فی عنقی .

بحارالأنوار ، ج 53 ، ص 181


حدیث 8 :

حضرت امام مهدی (عج) : من آخرین جانشین پیامبر هستم ، و به وسیله من است که خداوند بلا را از خاندان و شیعیانم دور می سازد.

أنا خاتم الأوصیاء و بی یدفع الله البلاء عن أهلی و شیعتی .

بحارالأنوار ، ج 52 ، ص 30


حدیث 9 :

حضرت امام مهدی (عج) : هر کس در اجرای اوامر خداوند کوشا باشد ، خدا نیز وی را در دستیابی به حاجتش یاری می کند .

من کان فی حاجة الله ، کان الله فی حاجته .

بحارالأنوار ، ج 51 ، ص 331


حدیث 10 :

حضرت امام مهدی (عج) : سنت تخلف ناپذیر خداوند بر این است که حق را به فرجام برساند و باطل را نابود کند ، و او بر آنچه بیان نمودم گواه است .

أبی الله عز و جل للحق إلا إتماما و للباطل إلا زهوقا و هو شاهد علی بما أذکره .

بحارالأنوار ، ج 53 ، ص 193


حدیث 11 :

حضرت امام مهدی (عج) : برای زود فرارسیدن فرج ( و ظهور ما ) زیاد دعا کنید ، که آن همان فرج و گشایش شماست .

أکثروا الدعاء بتعجیل الفرج ، فإن ذلک فرجکم .

کمال الدین للصدوق ، ج 2 ، ص 485


حدیث 12 :

حضرت امام مهدی (عج) : اگر خواستار رشد و کمال معنوی باشی هدایت می شوی ، و اگر طلب کنی می یابی .

ان استرشدت أرشدت ، و ان طلبت وجدت .

بحارالأنوار ، ج 51 ، ص 339


حدیث 13 :

حضرت امام مهدی (عج) : ما در رعایت حال شما کوتاهی نمی کنیم و یاد شما را از خاطر نبرده ایم ، که اگر جز این بود گرفتاریها به شما روی می آورد و دشمنان شما را ریشه کن می کردند . پس از خدا بترسید و ما را پشتیبانی کنید .

إنا غیر مهملین لمراعاتکم و لا ناسین لذکرکم ، و لو لا ذلک لنزل بکم اللأواء و اصطلمکم الأعداء ، فاتقوا الله جل جلاله و ظاهرونا .

بحارالأنوار ، ج 53 ، ص 175


حدیث 14 :

حضرت امام مهدی (عج) : و اما در پیشامدها و مسایل جدید به راویان حدیث ما مراجعه کنید ، زیرا که آنان حجت من بر شما هستند و من حجت خدا بر آنان هستم .

و أما الحوادث الواقعة فارجعوا فیها إلی رواة حدیثنا فإنهم حجتی علیکم و أنا حجة الله علیهم .

بحار الأنوار ، ج 53 ، ص 181


حدیث 15 :

حضرت امام مهدی (عج) : اگر از خداوند ( صاحب عزت و جلال ) طلب آمرزش کنی ، خداوند تو را می آمرزد .

إذا استغفرت الله ( عز و جل ) فالله یغفر لک .

بحارالأنوار ، ج 51 ، ص 329

  • saeed qasemi
امام صادق (ع) فرموده است : 
در شگفتم برای کسی که از چهار مورد بیم دارد، چگونه به چهار کلمه پناه نمی برد!

۱- در شگفتم برای کسی که ترس بر او غلبه کرده، چگونه به ذکر «حسبنا الله و نعم الوکیل» (آل عمران ایه ۱۷۱) پناه نمی برد.
در صورتی که خداوند به دنبال ذکر یاد شده فرموده است: پس (آن کسانی که به عزم جهاد خارج گشتند، و تخویف شیاطین در آنها اثر نکرد و به ذکر فوق تمسک جستند) همراه با نعمتی از جانب خداوند (عافیت) و چیزی زاید بر آن (سود در تجارت) بازگشتند، و هیچگونه بدی به آنان نرسید. 
۲- در شگفتم برای کسی که اندوهگین است چگونه به ذکر «لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین» (سوره انبیاء آیه ۸۷) پناه نمی برد.
زیرا خداوند به دنبال این ذکر فرموده است: «پس ما یونس را در اثر تمسک به ذکر یاد شده، از اندوه نجات دادیم و همین گونه مومنین را نجات می بخشیم.» (سوره انبیاء آیه ۸۸) ۳- در شگفتم برای کسی که مورد مکر و حیله واقع شده، چگونه به ذکر «افوض امری الی الله، ان الله بصیر بالعباد» (سوره غافر آیه ۴۴) … پناه نمی برد.
زیرا خداوند به دنبال ذکر فوق فرموده است: «پس خداوند (موسی را در اثر ذکر یاد شده) از شر و مکر فرعونیان مصون داشت.» (سوره غافر آیه ۴۵)
۴- در شگفتم برای کسی که طالب دنیا و زیباییهای دنیاست چگونه به ذکر «ماشاءالله لا قوه الا بالله» پناه نمی برد،
زیرا خداوند بعد از ذکر یاد شده فرموده است: «مردی که فاقد نعمتهای دنیوی بود، خطاب به مردی که از نعمتها برخوردار بود) فرمود: اگر تو مرا به مال و فرزند، کمتر از خود می دانی امید است خداوند مرا بهتر از باغ تو بدهد.»
  • saeed qasemi

پیامبـر اکرم(ص) فرمـود: ((مـن دو چیز گرانمایه در میان شما به یادگار مى نهم:

کتاب خدا و خاندانـم. ایـن دو هرگز از یکدیگر جدا نمـى شـوند تا آنکه در قیامت کنار حوض کوثر بر مـن وارد آیند.)) ایـن حدیث به حـدیث ثقلیـن معروف شـد و تمـام فـرقه هاى مسلمیـن آن را در کتب معتبر خویـش نقل کردند; اما به فرموده خمینى کبیر ((خودخـواهان و طاغوتیان قرآن کریـم را وسیله اى ساختند براى تداوم بخشیدن به حکومتهاى غاصب و ضد قرآنى خویـش و مفسران حقیقى قرآن و آشنایان به حقایق آن را, که سراسـر قـرآن را از پیامبـر اکرم(ص) دریافت کرده بـودند, با بهانه هاى گونه گـون عقب زدنـد و با تـوطئه کثیف خـود, در حقیقت قـرآن را از صحنه خـارج کـردنـد.))

ممکـن است بپرسید: آیا فهم قرآن تنها در تـوان معصومان (علیهم السلام) است و دیگـر مردم حق ندارنـد, بـدون مـراجعه به روایات اهل بیت, از قـرآن بهره گیـرنـد؟ در پاسخ بایـد گفت: ما ماننـد اخبـارىها نیستیـم که فهم قـرآن را یکسـره مخصــوص اهل بیت (علیهم السلام) بدانیـم; بخشى از آیات محکمات و بینات نامیده مى شـود و هر کـس, به شرطـى که با زبان عربـى و شاءن نزولها و یک سلسله مباحث لازم دیگر به طـور صحیح آشنایى کافى داشته باشد مى تـواند از آن بهره گیـرد; امـا مـى دانیـم که آیـات قـرآن دو دسته انـد: محکمــات و متشابهات. براى فهم آیات متشابه جز تمسک به راسخان در علـم اهل بیت (علیهم السلام) راهى نیست.


      طبق تصریح شیعه و سنـى, قرآن کریـم در مـوارد متعددى به مقام و مـوقعیت اهل بیت (علیهم السلام) و عصمت و طهارت و ولایت آنها اشاره کرده است. در ایـن فرصت, آن دسته از روایات سالار شهیـدان حضرت ابى عبدالله الحسیـن(ع) در باره برخى از آیات قرآن کریـم, که در خصـوص اهل بیت عصمت (علیهم السلام) وارد شده, مـورد تـوجه قرار مى دهیم و جانهاى خـود را با کلمات نـورانى آن فاتح اقلیـم وجود جلایى دیگر مى بخشیم. 1زبان مـن زبون و خامه ام خام1چه گویـم در مقام آن دلارام1 بایـد تـوجه داشت که در برخـى از روایات, آن حضـرت تنها راوى حـدیث است که از پیـامبـر اکـرم(ص) یــا امیـرمـومنان(ع) نقل مـى کنـد; ولـى ما تنها به روایاتـى اشـاره مى کنیـم که در آن امام(ع) خـود سخنى فرمـوده یا پرده از حقیقتى بـرداشته است. البته ایـن سخـن با نقل مـواردى که آن حضرت از رسـول اکرم یا امیرمومنان مطلبى پرسیده و سپـس پرسـش و پاسخ را باز گفته است, منافات ندارد; زیرا به هر حال خـود حضرت در متـن جریان حضـور داشته است. به هر ترتیب امام حسین(ع) در ایـن دسته از روایات به تبییـن بطنـى از بطـون قرآن پـرداخته, از تاءویل, تفسیـر یا شـاءن نزول آیات پـرده بـرمـى دارد و گـاه بـراى بیان حقیقتى به آیه استدلال مى کند.

  • saeed qasemi

پوشش یکی از شئون انسانی است و این شأن انسان به خصوصیات متفاوت فردی، اجتماعی وی مربوط می شود و می توان گفت که لباس پرچم وجود آدمی است که از اعتقادات و فرهنگ و آداب و رسوم وی سخن می گوید. پیدایش لباس منشأهای گوناگونی دارد، منشأ روانی، امنیتی، اجتماعی، اخلاقی و دینی و به خاطر این منشأها وکاربردهای گوناگون آن به عنوان نعمت از آن یاد می شود که خداوند مثل بقیه نعمت ها به انسان ارزانی داشته و آن را وسیله ای برای پوشش و زیبایی و حفاظت از سرما و گرما و از همه مهم تر، انجام عبادات خداوند قرارداده است.قرآن، مبحث پوشش را در لابلای آیاتی که پیرامون آفرینش انسان اولیه «حضرت آدم» آورده است و آن را به عنوان نعمت الهی از طرف خدا معرفی می کند «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباساً...» و به خاطر همین اهمیت لباس است که شیطان با وسوسه هایش می خواهد آن را از تن ارزشمند انسان بکند و جدا کند واگر در این زمینه موفق نشد تلاش می کند تا انسان از مسیر اصلی استفاده صحیح از لباس منحرف شود و راه افراط و تفریط را بپیماید. سفارش و تأکید قرآن و روایات به استفاده صحیح از این وسیله، به ما یادآوری می کند که شکر نعمت لباس به استفاده صحیح و مناسب از آن نعمت است تا زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی انسان را فراهم کند و تأثیر پوشش صحیح را بر آرامش و امنیت بیان نماید. روایات به این نکته اشاره دارند که لباس، نماد و سمبل اعتقادانسان است و زبان گویای اوست که از سر درون انسان، پرده بر می دارد و حتی نسبت به جنس و رنگ و شکل لباس حساسیت نشان می دهد و رهنمود ارایه می نماید تا ما به اهمیت لباس و پوشش برای انسان پی برده و بدانیم که انسان با پوشیدن لباس، نشانه ها و نمادهای فرهنگی و اعتقادی خود را به نمایش میگذارد. در این مقاله سعی شده است که به مباحث مطرح در خصوص لباس پرداخته شود. مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:


لباس، نماد انسانیت و تمدن

به دلیل وجود خرد و اندیشه و اختیار در وجود انسان، شیوه رفتار وی با سایر موجودات متفاوت است.

یکی از این تفاوتهایی که انسان را بر سایر موجودات برتری می دهد، داشتن لباس و پوشش و تهیه آن برای مقاصد گوناگون است.

پوشش یکی از شئون انسانی است و تقریبا به اندازه تاریخ بشر و گستره جغرافیایی آن سابقه و قدمت دارد. این شأن انسان، به خصوصیات متفاوت فردی و اجتماعی وی مربوط می شود و می توان گفت که لباس همزاد انسان از بدو خلقت بوده واین موضوع را می توان از جنبه های گوناگون «روان شناسی، اخلاقی، اجتماعی ودینی» بررسی کرد.

لباس و پوشش یک نماد فرهنگی، اجتماعی، مذهبی وملی انسان به حساب می آید که بیانگر روحیات فرد پوشنده لباس است و تأثیری که لباس در زندگی انسان ها و تمدن های گذشته داشته و انسان از پوشیدن لباس می پذیرد بیانگر اهمیت لباس بین اقوام و ملل، در گذشته می باشد و به نوعی پوشش هر قوم و ملت، نشان دهنده فرهنگ آن قوم است و به بیان دیگر «لباس پرچم کشور وجود انسان است» [غلامعلی حداد عادل- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی]

  • saeed qasemi


img/daneshnameh_up/3/32/ahlbeit.jpg



ابن عباس می‌گوید: 
روزی رسول خدا برای ما خطبه‌ای خواند و فرمود:«. . . ای گروه مردم! اهل بیت من اقوام نزدیک من و فرزندانم هستند. آنها گوشت و خون منند. از شما در روز قیامت درباره آنها سؤال می‌شود. بدانید که با آنها چه رفتاری خواهید داشت. هر کس آنها را آزار کند مرا آزار کرده و هر کس به آنها ستم کند به من ستم کرده است. یاری آنها یاری من و عزّت آنها عزّت من است. هر کس «هدایت» را از غیر آنها طلب کند، مرا تکذیب کرده است. از خدا بترسید، که هر کس با آنها دشمنی کند من با او دشمنم و هر کس را که من دشمن او باشم وای بر او!» 

آل محمد در تفسیر فخر رازی

فخر رازی یکی از علمای بزرگ اهل تسنّن است که در کتاب تفسیرش می‌گوید:«آل محمد یعنی کسانی که بیشترین تعلّق را به رسول خدا دارند و شکی نیست که علی و فاطمه و حسن و حسین به او از سایرین نزدیک‌ترند. و این امری بسیار معلوم و متواتر است که آنها آل محمدند. اگر کسی بگوید آل محمد بستگان پیامبرند، باز هم آن چهار نفر خواهند بود. و اگر کسی بگوید آل محمد امّت پیامبرند، باز هم آن چهار نفر آل محمد هستند. پس در هر حال، علی و فاطمه و حسن و حسین، آل محمد هستند.» 

  • saeed qasemi