تذکره

تذکره وبلاگی با موضوعات قرآن و عترت

تذکره

تذکره وبلاگی با موضوعات قرآن و عترت

تذکره

إِنَّ هَـٰذِهِ تَذْکِرَةٌ ۖ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِیلًا ﴿المزمل آیه ١٩﴾
این هشدار و تذکرى است، پس هر کس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برمیگزیند!

مرحوم آیت الله محمدتقی بهجت فومنی میفرمایند:

قرآن،انسان را به غایت کمال انسانی می رساند،ما قدردان قرآن و عدیل آن ،اهل بیت علیهم السلام نیستیم.

کسی آشنا به قرآن است که زیادتر در آن تدبر کند.

لباس از نگاه قرآن و عترت

سه شنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۹۳، ۰۴:۵۰ ب.ظ

پوشش یکی از شئون انسانی است و این شأن انسان به خصوصیات متفاوت فردی، اجتماعی وی مربوط می شود و می توان گفت که لباس پرچم وجود آدمی است که از اعتقادات و فرهنگ و آداب و رسوم وی سخن می گوید. پیدایش لباس منشأهای گوناگونی دارد، منشأ روانی، امنیتی، اجتماعی، اخلاقی و دینی و به خاطر این منشأها وکاربردهای گوناگون آن به عنوان نعمت از آن یاد می شود که خداوند مثل بقیه نعمت ها به انسان ارزانی داشته و آن را وسیله ای برای پوشش و زیبایی و حفاظت از سرما و گرما و از همه مهم تر، انجام عبادات خداوند قرارداده است.قرآن، مبحث پوشش را در لابلای آیاتی که پیرامون آفرینش انسان اولیه «حضرت آدم» آورده است و آن را به عنوان نعمت الهی از طرف خدا معرفی می کند «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباساً...» و به خاطر همین اهمیت لباس است که شیطان با وسوسه هایش می خواهد آن را از تن ارزشمند انسان بکند و جدا کند واگر در این زمینه موفق نشد تلاش می کند تا انسان از مسیر اصلی استفاده صحیح از لباس منحرف شود و راه افراط و تفریط را بپیماید. سفارش و تأکید قرآن و روایات به استفاده صحیح از این وسیله، به ما یادآوری می کند که شکر نعمت لباس به استفاده صحیح و مناسب از آن نعمت است تا زمینه رشد شخصیت فردی و اجتماعی انسان را فراهم کند و تأثیر پوشش صحیح را بر آرامش و امنیت بیان نماید. روایات به این نکته اشاره دارند که لباس، نماد و سمبل اعتقادانسان است و زبان گویای اوست که از سر درون انسان، پرده بر می دارد و حتی نسبت به جنس و رنگ و شکل لباس حساسیت نشان می دهد و رهنمود ارایه می نماید تا ما به اهمیت لباس و پوشش برای انسان پی برده و بدانیم که انسان با پوشیدن لباس، نشانه ها و نمادهای فرهنگی و اعتقادی خود را به نمایش میگذارد. در این مقاله سعی شده است که به مباحث مطرح در خصوص لباس پرداخته شود. مطلب را با هم از نظر می گذرانیم:


لباس، نماد انسانیت و تمدن

به دلیل وجود خرد و اندیشه و اختیار در وجود انسان، شیوه رفتار وی با سایر موجودات متفاوت است.

یکی از این تفاوتهایی که انسان را بر سایر موجودات برتری می دهد، داشتن لباس و پوشش و تهیه آن برای مقاصد گوناگون است.

پوشش یکی از شئون انسانی است و تقریبا به اندازه تاریخ بشر و گستره جغرافیایی آن سابقه و قدمت دارد. این شأن انسان، به خصوصیات متفاوت فردی و اجتماعی وی مربوط می شود و می توان گفت که لباس همزاد انسان از بدو خلقت بوده واین موضوع را می توان از جنبه های گوناگون «روان شناسی، اخلاقی، اجتماعی ودینی» بررسی کرد.

لباس و پوشش یک نماد فرهنگی، اجتماعی، مذهبی وملی انسان به حساب می آید که بیانگر روحیات فرد پوشنده لباس است و تأثیری که لباس در زندگی انسان ها و تمدن های گذشته داشته و انسان از پوشیدن لباس می پذیرد بیانگر اهمیت لباس بین اقوام و ملل، در گذشته می باشد و به نوعی پوشش هر قوم و ملت، نشان دهنده فرهنگ آن قوم است و به بیان دیگر «لباس پرچم کشور وجود انسان است» [غلامعلی حداد عادل- فرهنگ برهنگی و برهنگی فرهنگی]

پیدایش لباس منشأهای گوناگون دارد که به چند مورد اشاره می کنیم:


خداوندآنچه را که آفریده است برای شما سایه ای را قرار داده و از کوه ها پناهگاهی برای شما ساخته و برایتان لباسی را آفریده که شما را از گرما و جنگ حفظ می کند و این چنین نعمتش را بر شما تمام می کند شاید که تسلیم شوید.

خداوند در این آیه ساخت و آفرینش لباس را برای حفاظت انسان از عوارض گوناگون «گرما و جنگ و...» قرار داده است.

«سؤآت»به معنای «هر آنچه ذکر و ظهورش در ملا عام برای دیگران مایه شرمساری است»و «ریشاً» به معنای «پر پرندگان است و چون پر برای پرندگان موجب زیبایی آنهاست، در این آیه «ریشاً» به طور عام به عنوان وسیله ای آرایش و یا هرآنچه که موجب آراستگی انسان شود به کار رفته است» [مفردات راغب اصفهانی ولسان العرب ابن منظور اندلسی- ذیل لغت سؤآت و ریش]

لباس با توجه به آیات ذکر شده سه کار مهم برای انسان انجام می دهد:

الف: انسان را از عوارض بد طبیعی و غیر طبیعی حفظ می کند.

ب: نگهبان جسم و جان انسان است.

ج:مایه آراستگی و زینت و موجب حفظ حیثیت وی می شود. [تفسیر المیزان ج12ص315]. انسان با انتخاب لباس، علاوه بر اینکه اهداف سه گانه فوق را تحقق می بخشد، لباس را اولین مسکن خود قرار می دهد و در آن زندگی می کند.


یکی از دلایل اهمیت لباس این نکته است که هنوز هم از آن به عنوان «هدیه و خلعت» استفاده می شود و معمولا هر چیزی که از جهت مادی و معنوی ارزشمند باشد، هدیه داده می شود «ملازمان یک خاوند بزرگ در مواقع و مجالس رسمی،جامه هایی به بر می کردند که به رسم هدیه و خلعت از وی گرفته بودند، این قبیل لباسها را «خلعت » می نامیدند.» (تاریخ تمدن ویل دورانت ج 4ص 1122)

قرآن مبحث پوشش را در لابلای آیاتی که پیرامون آفرینش انسان اولیه «حضرت آدم» آورده است.

با بررسی آیات مربوطه می توانیم نکاتی را به عنوان الگوی پوشش اسلامی از آن نام ببریم «یا آدم اسکن انت و زوجک الجنه و لاتقربا با هذه الشجره فتکونامن الظالمین. فوسوس لهما الشیطان لیبدی ما ووری عنهما من سواتهما و قال مانها کما ربکما عن هذه الشجره الا ان تکونا ملکین او تکونا من الخالدین وقاسمهما انی لکما لمن الناصحین» [سوره اعراف آیه 19-21)

«سیاق آیاتفوق این معنا را به دست می دهد که حضرت آدم برای این خلق شده بود که دربهشت امتحان خود را بدهد تا بعد از آن به زمین هبوط کند» [تفسیر المیزانج1 ص 127] و آنچه از مفهوم این آیات بر می آید این است که «آخرین عامل زمینی شدن آدم و همسرش ظهور و بروز عیب آن دو که همان کشف عورت و سوآتبوده و می دانیم که این عضو از انسان سر منشا تمام تمایلات حیوانی اوست»[تفسیر المیزان ج 1 ص 127] 1- منشأ امنیتی: انسان برای مصونیت از آزار احتمالی همنوعان خود، پوششی را انتخاب می کند تا محافظ او از اذیت و آزارباشد و امنیت جسمی و روانی او را تأمین کند «و الله جعل لکم مما خلق ضلالاو جعل لکم من الجبال اکنانا و جعل لکم سرابیل تقیکم الحر و سرابیل تقیکمبأسکم کذالک یتم نعمته لعلکم تسلمون» [قرآن کریم سوره نحل آیه81] 2- منشأ اجتماعی: انسان یک موجود اجتماعی است و در جامعه با همنوعان خود زندگی میکند، و آن جامعه برای اداره اش قوانینی دارد و پوشش جزئی از قوانین اجتماعی است و انسان برای خود نوعی پوشش انتخاب می کند تا خود را همانند دیگران سازد و برای خود تشخص و منزلتی به دست آورد. 4- منشأ اخلاقی، دینی:لباس پوشیدن نوعی قانون و دستور دینی است که انسان بر اساس دستورات دینی خود به پوشیدن لباس متناسب اقدام می کند با توجه به منشأهای پیدایش لباس وتأثیر آن بر فرهنگ می توان گفت که لباس یک عامل فرهنگی است و «فرهنگ، نگرش و بینش کلی یک جامعه نسبت به جهان است» [برگرفته از کتاب جامعه شناسی دکتر قرایی مقدم] در برگیرنده ی تمام ارزش ها و روش های زندگی فرد و اجتماع است و پوشش آئینه ای از نگرش ها و بینش ها و ملت است و تجلی گاه روحیات حاکم بر آن قوم می باشد، «در قرون وسطی لباس های مردم اروپای باختری به قدری فراوان و جالب بود که هرگز نظیرش، قبل و بعد از این دوره دیده نشد» [تاریخ تمدن ویل دورانت ج4 ص 1129] و هر چند ممکن است نوع تن پوش ظاهرا مسئله ایجزئی باشد، لیکن برای کسانی که آن را می پوشند و هم تصوری که از خود دارندو از تجسم آنچه [که] مایلند دیگران از آنان داشته باشند، نشانه فوق العادهای محسوب می شود [گاندی زندانی امید، مقدمه کتاب] دو عبارت نقل شده ازمنابع خارجی بیانگر تاثیر لباس در فرهنگ و آئین زندگی انسان است و اهمیت بهره مندی از لباس را می رساند «لباس نموداری بود از درجه اجتماعی یا ثروت شخص» [تاریخ تمدن ویل دورانت ج 4ص1122] و به خاطر همین تاثیر عمیق پوشش،در کشورهای گوناگون قوانین خاصی برای آن وضع می کردند. «در بین سالهای1294تا 1306 میلادی در فرانسه نظاماتی وضع شد که به موجب آن هر کسی مکلف بود مبلغی صرف خرید لباس کند که با درآمد و ثروت طبقه اش متناسب باشد».[تاریخ تمدن ویل دورانت ج 4 ص 1122] 3- منشأ روانی: انسان دارای حس برتری طلبی است و این حس او را به استفاده از لباس؛ راهنمایی می کند تا باپوشیدن آن، حس خود را ارضاء نموده و برتری خود را نسبت به دیگران ابراز کند و با پوشیدن لباس، بعضی از کاستی های خود را بپوشاند. برای اینکه انسان تمایل ندارد دیگران از عیوب جسمی او با خبر شوند. قرآن کریم برای لباس دو نکته را این چنین یادآوری می کند «یا بنی آدم قد انزلنا علیکملباساً یواری سوآتکم و ریشاً...» [سوره اعراف آیه27]. ای انسان ما لباسی را به شما ارزانی داشتیم تا عیوبتان را بپوشانید و زینت شما باشد این آیه دو هدف را برای لباس بیان کرده «عیب پوشی، خودآرایی» و هر دو به منشأ روانی پیدایش لباس مربوط می شود، چون آشکار شدن عیوب، عامل از بین رفتن شخصیت انسان و آراستگی عامل بازیابی شخصیت او می باشد.


وسوسه شیطان

شیطان با سه مرحله فعالیت «وسوسه، ادعای راهنما بودن، قسم خوردن» مقدمه «ابداءسوآت» آدم و حوا را فراهم کرد و «عهد و میثاق ربوبیت خدا و عبودیت خود رافراموش کرد و به طرف شجره منهیه رفت و زمینی شد» [تفسیر المیزان ج 1 ص127] و آن دو «حضرت آدم و حوا» لباس کرامت را از دست دادند و دچار شقاوت«تعب و هبوط» به زندگی دنیوی شدند و دوباره دست استغاثه و توبه و انابه بالا بردند «قالا ربنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا، لنکونن منالخاسرین» [سوره اعراف آیه 23) و بعد از توبه آدم و حوا، خداوند به آن دو منت نهاد و با حرکت آرام و آهسته از موضوع آفرینش حضرت آدم به مبحث لباس روی آورد و فرمود «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباسا یواری سؤآتکم و ریشاو لباس التقوی ذلک خیر ذلک من آیات الله لعلهم یذکرون» (سوره اعراف آیه 23)

ایا نسان لباسی را به شما ارزانی داشتیم تا عیوبتان را بپوشانید و خود را بیارایید در حالی که لباس تقوا برتر و بهتر است و این ارزانی لباس از نشانه های خداست شاید که یادآور نعمتهای خدا شوید.

واژه «انزال»معانی گوناگونی دارد. در این آیه و بعضی آیات دیگر به معنای «اعطاء و بخشش خدا است و یا آموزش دادن راه استفاده از این نعمت» (مفردات راغب ذیل لغتانزال و انزل) مثل «و انزل لکم من الانعام تمانیه ازواج» (سوره زمر آیه 6)و «انزلنا الحدید فیه باس شدید» [سوره حدید آیه 25) و همچنین واژه (جعل)در برخی آیات به همین معنا به کار رفته است «وجعل لکم سرابیل تقیکمالحر...» (سوره نحل آیه 81)

قرآن لباس را به عنوان یک نعمت الهی معرفی کرده و برای آن ویژگی هایی را بیان داشته است.

1-لباس،پوشاننده عیوب و سوآت است «یواری سؤآتکم و لیواری به سؤآتکم» 2- لباس مایه%:8.9!زیبایی و زینت بدن است «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباس و ریشا» 3-لباس موجب حفظ بدن در برابر سرما و گرما و سختی ها و عوارض طبیعی است«وجعل لکم سرابیل تقیکم الحر...»


اهمیت لباس در اسلام

لباس از ضروریات زندگی است و اسلام به این امر مهم اهمیت زیادی داده چرا که بایک بررسی کوتاه در میزان پوشش مردم جهان می توان دریافت که هر کجا اسلام نفوذ داشته، نحوه پوشش مسلمان ها، تاثیر فراوانی بر چگونه لباس پوشیدن پیروان ادیان الهی و مذاهب و فرهنگها داشته است. «کسانی که امر پوشش را یک موضوع پیش پا افتاده تلقی کرده اند و آن را یک موضوع تربیتی از طرف پروردگار نمی دانند سخت در اشتباهند... اسلام به هر قومی رسیده به مانندآیه «لباس» به آنان یاد داد که ستر عورت و پوشش واجب است و آنها را به سوی تمدن سوق داد و ساده انگاشتن امر لباس از طرف دشمنان اسلام رواج داده میشود.» [تفسیر المیزان ج 8 ص 68 به نقل از تفسیر المنار ج1 ص 81 ذیل آیه 26سوره اعراف] قرآن و روایات انواع گوناگونی از لباس را به ما معرفی می کنندتا از آنها بهره مند شویم.

خداوند یکی از منابع تهیه لباس را، دریا و زیورهای دریایی معرفی می کند و آن را به عنوان نعمت خود معرفی می کند «والله... و جعل لکم سرابیل تقیکم الحر و سرابیل تقیکم باسکم...» و در پایانهمین آیه خداوند می فرماید «کذلک یتم نعمته علیکم لعلکم تسلمون» [سوره نحلآیه 81]

خداوند لباس را نعمت اهدایی از طرف خود می داند و شکر این نعمت را اطاعت و تسلیم شدن به فرمان خدا محسوب می دارد. بنابراین نحوه استفاده از این نعمت «استفاده صحیح و استفاده ناصحیح» دو حالت برای استفاده از این نعمت به وجود می آید.

خداوند لباسی را به عنوان نعمت معرفی می کند که پله ترقی و تعالی انسان برای رسیدن و بدست آوردن لباس تقوا باشد و فرهنگ اسلامی ما بهره مندی از زینت و جمال را وسیله ای برای آشکار کردن نعمت و سپاس گزاری از منعم می داند. امام علی (ع) در این باره می فرماید: «ان الله جمیل یحب الجمال و یحب ان یری اثر النعمه علیعبده» (فروع کافی ج 6 ص 438 و وسایل الشیعه ج 5)

شکر به معنای «اظهار نعمت و توجه به منعم است» (مفردات راغب ذیل لغت شکر )

استفاده صحیح از نعمت خود نوعی سپاس گزاری است و نعمت لباس هم باید به شیوه صحیح مورد استفاده قرار گیرد. امام صادق می فرماید:«اذا انعم الله علی عبده بنعمه ، احب ان یری علیه لانه جمیل یحب الجمال» [فروع کافی ج 6 ص 438 و وسایل الشیعه ج 5 ص 7] بنابراین، استفاده صحیح از نعمت لباس موقعی تجلی و ظهور می یابد که زمینه ظهور و بروز عبودیت انسان را فراهم کند.

قرآن در این باره می فرماید:«یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد ...» [ سورهاعراف آیه 31] اگر مسجد «عبادت» و «عبودیت» جای اظهار زینت باشد که هست باید در هنگام اظهار بندگی آشکار کردن زینت لازم و ضروری است و زینت«الزینه اسم جامع لکل شیء یتزین» (الانسان به) (1مفردات راغب ذیل لغت زین) هر چیزی که موجب آراستگی انسان بشود، زینت نامیده می شود و لباس هم موجب آراستگی انسان است. پس زینت به حساب می آید.

بهره مندی از پوشاک به شکل معتدل، با طبع و سرشت انسانی سازگاری دارد، برای اینکه فطرت آدمی به دنبال زیبایی هاست تا با دیدن زیبایی ها، به وجود زیبایی آفرین توجه نماید و روی آوری به مساجد با لباس ظاهری و پیرایش ظاهری عامل به دست آوردن لباس تقواست که ارزشمندتر است «و لباس التقوی ذلک خیر» (سوره اعراف آیه 62) و«اما لباس الظاهر فنعمه من الله تعالی، یستر بها العورات و هی کرامه اکرمالله بها ذریه آدم (ع) ما لم یکرم بها غیرهم و هی للمومنین آله لاداء ماافترض علیهم و خیر لباسک ما لایشغلک عن الله تعالی، بل یقربک من شکره وذکره و طاعته» (مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ص 16)

آثار مثبت بهره مندی مناسب از لباس بدین قرار است:

1-لباس ظاهری، پوشاننده جسم انسان است و آن را می آراید «و هو الذی سحر البحرلتاکلوا منه لحما طریا و تستخرجوا منه حلیه تلبسونها...» [سوره نحل آیه14]. خداوند همان کسی است که دریا را مسخر شما ساخت تا از آن گوشت تازه بخورید و از آن زیورهایی را استخراج کنید که آن زیورها را بپوشید. 2-استفاده صحیح 1- عیوب و عورتها را می پوشاند. 2- با زینت می توان دلها رابه سوی حق جلب و جذب کرد. 3- لباس وسیله ای برای انجام واجبات و اطاعت ازخداست.
استفاده نامناسب

همه ما از نعمت لباس به طور صحیح استفاده نمی کنیم و به سوی افراط و تفریط روی می آوریم.

گروه اول: راه افراط و اسراف را در پیش می گیرند. بدین شکل که برای بهره مندی از لباس و زینت متحمل انواع و اقسام زحمات می شوند تا برای خود لباسی وزینتی فراهم سازند. فراهم ساختن لباس و زینت و خودآرایی تمام جوانب زندگی انسان را تحت تاثیر قرار می دهد تا جایی که او را از مسیر اصلی منحرف میکند و او را به راه افراط در این موضوع سوق می دهد و به نوعی دچار صفت تفاخر و شهرت طلبی می شود و لباس و زینت که مقدمه رسیدن به قرب الهی بود،وسیله ای می شود که انسان را به خفت و خواری می کشاند تا جایی که مصداقاین روایت نبوی می گردد که :«من لبس توبا فاختال فیه خسف الله به من شفیرجهنم و کان قرین قارون، لانه اول من اختال فسخف الله به و بداره الارض ومن اختال فقد نازع الله فی جبروته »[وسایل الشیعه ج 5 ص 34]

لباسی که مایه تفاخر باشد، عامل سقوط در جهنم می شود و هم نشینی با قارون را فراهم می سازد و به نوعی اعلان جنگ با خداست. امام صادق می فرماید:«الشهرهخیرها و شرها فی النار» 0وسایل الشیعه ج 5 ص 42).

گاهی اسراف دربهره مندی از لباس برای تقلید از دیگران است و «تقلید قبول نظر دیگران استبدون توجه به دلیل آن یا التزام به نظر دیگران بدون توجه به دلیل آن است»(تفسیر و نقد و تحلیل مثنوی ج 2 ص 182).
ریشه های تقلید

1- ریشه مزیت طلبی انسان.

ایندو عامل از وسایل ترقی انسان و تکامل بشری است، ولی هنگامی که ترکیب ناخودآگاه پیدا می کند به شکل تقلید جلوه می کند و حس ابتکار و اعتماد بهخود را از بین می برد و زمینه تجمل گرایی را فراهم می کند و باید گفت که«برای تجمل گرایی لباس و زینت آلات شروع و پایانی نمی توان یافت» [مقدمهابن خلدون]

واژه زینت در آیات قرآن«یا بنی آدم خدوا زینتکم عند کلمسجد»(سوره آل عمران آیه 13)و «قل من حرم زینه الله التی اخرج لعباده»(سوره اعراف آیه 23)به این معناست که «کارها و چیزهایی است که عیب و نقصرا از بین ببرد و معنی متضاد آن «شین» «به معنای هر چیزی است که مایهرسوایی و نقص انسان و نفرت اشخاص از او باشد» [مفردات راغب ذیل لغت زین] و«اخراج زینت» در آیه فوق استعاره تخیلیه است و کنایه از اظهار آن می باشدکه خداوند با الهام آن به انسان او را به سوی انواع زینت های مورد پسندسوق می دهد تا باعث جذب دلها به سوی انسان شود در صورتی که تجمل گراییزمینه نفرت و دوری از انسان را فراهم می کند«زینت در تداوم زندگی اجتماعیبشر نقش مهمی را ایفا می کند و جزء اصلی و اساسی ترقی و تنزل جامعه خواهدشد (ترجمه تفسیر المیزان ج 51 ذیل آیه 23 سوره اعراف ) نکاتی در این مطلبنهفته است که اشاره ای به آنها می شود.

نکته اول: زینت عامل علاقهو دوستی انسانها نسبت به هم می شود. اگر این عامل به تجمل گرایی و تقلیدتبدیل شود، عامل از هم پاشیدن و نفرت بین انسان ها خواهد شد.

نکتهدوم: زینت مایه تداوم و بقای جوامع است و با طبع آدمی سازگار است اما تجملگرایی مایه سقوط جوامع و باطبع آدمی سازگار نیست «قل من حرم زینه اللهالتی اخرج لعباده و الطیبات من الرزق ...» (سوره اعراف آیه 23)

واژه«طیب» به معنای «اصل آن چیزی است که حواس و نفس انسان از آن لذت ببرد»[مفردات راغب ذیل لغت «طیب»] و «طیب» به معنای «ملایم بودن با طبع است وصرفاً مختص غذاهای گوناگون نیست، بلکه شامل تمام مواردی است که انسان درادامه زندگی از آنها کمک می گیرد مانند لباس و همسر» (ترجمه تفسیر المیزانج15 و ج8 ص08 متن عربی)

نکته سوم: بهره مندی از «زینت و رزق طیب»تشکیل خانواده و همسر گزینی است تا اینکه زن و مرد لباس هم باشند «هن لباسلکم و انتم لباس لهن» (سوره بقره آیه 781) باید دید که در لباس چه خصوصیتیوجود دارد که زن و مرد به آن تشبیه شده است «لباس وضع شده است برای هرآنچه از انسان عیبی را می پوشاند و همسر برای همسرش، لباس نامیده شده برایاینکه از روی آوردن به کارهای ناپسند، او را باز می دارد» (مفردات راغبذیل لغت «لبس») «وقتی که مرد و زن با هم پیوند می خورند و مکمل یکدیگر میشوند و نقص و کمبود یکدیگر را جبران می کنند همانند لباسی که نقص و کمبودجسمی انسان را می پوشاند و به همین علت هم زن و مرد به لباس تشبیه شدهاند» (تفسیر کشاف ج1 ذیل آیه 781 سوره بقره)

«زندگی اصولی انسانمبتنی بر بهره مندی از «زینت و لباس، رزق طیب، عیش رغد» می باشد [برگرفتهاز آیات سوره اعراف و طه] و انسان برای رسیدن به خوشبختی خود باید اززینتی بهره مند گردد که با طبع او سازگار باشد و بداند که از کجا آمده است«قال النبی: یا اباذر لایکون الرجل من المتقین حتی یحاسب نفسه اشد منمحاسبه الشریک شریکه، فیعلم من این مطعمه و من این مشربه و من این ملبسه،امن حلال ام من حرام» (وسایل الشیعه ج61 ص89)

امام محمد غزالی نویسنده کتاب احیاء العلوم در این باره می گوید: «دنیا بر سه اصل و پایه استوار است؛ خوراک، پوشاک، مسکن...»

اینسه مورد از نعمات خداوند پایه و اساس تشکیل اجتماع بشری است و آن نعمات رانه فقط حرام ندانسته، بلکه آنها را مباح اعلام کرده است، آنچه که ازنظراسلام ناپسند است استفاده غیرصحیح و مصرف مسرفانه و مبذرانه آن است، برایاینکه تعدی و تجاوز به حقوق دیگران می باشد «قل انما حرم ربی الفواحش ماظهر منها و ما بطن و الاثم و البغی بغیر الحق و ان تشرکوا ما لم تنزل بهسلطانا» (سوره اعراف آیه 33) «البغی بغیر الحق...» یعنی «تعدی و طلب کردنچیزی است که انسان حق طلب کردن آن را نداشته باشد» (مفردات راغب ذیل لغتبغی)

تجمل خواهی «افراط در بهره مندی از لباس و زینت» مقدمه تجاوزبه حقوق دیگران «البغی بغیرالحق» است و مایه تباهی مردم متجمل خواهد شد،چراکه نهاد آدمی پدیدآورنده عادات زشت است و می خواهد خود را از دیگرانبرتر نشان دهد و سه عامل خودکامگی، تجمل پرستی، تن آسانی که عامل انقراضجوامع است در برابر بقاء «زینت و لباس، رزق طلب، عیش رغد» قرار می گیرد(تفسیر کاشف ج3، ص194و ج4 ص021) 2- پدیده انعطاف پذیری وی.
افراط و تفریط

بعضیاز ما انسانها با پیمودن راه تفریط قرین و قبیل شیطان می شویم و بهره مندیاز نعمت لباس را موجب دوری از کمالات می پنداریم و با انتخاب حالت ژولیدگیو عدم آراستگی یک حالت تنفر و اشمئزاز دیگران از خود را به وجود می آوریمو از مسیر اصلی استفاده از این نعمت خارج می شویم و به ظاهر رفتار زاهدانهبه خود می گیریم اما نمی دانیم که در دام شیطان گرفتار شده ایم، به عنواننمونه به برخورد عبادبن کثیر بصری با امام صادق در مراسم حج و جواب امامتوجه می کنیم تا این موضوع روشن شود «لباس و احرام امام صادق نوعی فرقبی(نوعی لباس سفید بافته شده از کتان است که در مصر در جایی به نام فرقببافته می شود) عباد درحال طواف، احرام امام را می گیرد و اعتراض می کند کهتو لباسی این چنین در مکانی این چنین (مکه) می پوشی و طواف می کنی، امامدر جواب می فرماید: من اگر لباسی مثل لباس تو می پوشیدم، مردم مرا مثل توریاکار معرفی می کردند» [فروغ کافی ج6 ص934]

امام حسن(ع) وقتی بهنماز می ایستادند بهترین لباس را می پوشیدند، از ایشان سؤال شد چرا چنینلباس آراسته می پوشید، حضرت فرمودند: «خداوند زیباست و زیبایی را دوستدارد و از این رو برای پروردگارم لباس زیبا می پوشم خداوند خود می فرماید:«یا بنی آدم خذوا زینتکم عند کل مسجد...» [تفسیر مجمع البیان ج4 ذیل آیه13 سوره اعراف] اثر این آیه «آیه لباس» در آشنا کردن اقوام و ملل درآفریقا و شبه قاره هند با تمدن اسلام و با واجب کردن ستر و پوشش به آن حدبوده که خود صنعت پارچه بافی و لباس دوزی را به آنها آموزش داده و موجبرونق اقتصادی مردم آن سامان گردیده است» [تفسیر المیزان ج8 ص031 به نقل ازتفسیرالمنار ج8 ذیل آیه 23 سوره اعراف]
لباس تقوی

آنچهکه در قسمت اول بیان شد مربوط به لباس ظاهری بوده، اما انسان به نوعی دیگراز نعمت لباس بهره مند می شود که با نام لباس باطنی «لباس تقوی» از آن ناممی بریم «یا بنی آدم قد انزلنا علیکم لباساً یواری سؤ آتکم و ریشاً و لباسالتقوی ذلک خیر...»[سوره اعراف آیه 72]

«تقوی» از ریشه «وقایه»یعنی قراردادن نفس انسان در حفاظی که انسان می ترسد به آن آسیب برسد و دراصطلاح شرعی، حفظ نفس از چیزهایی است که به نفس ضرر می زند» [لسان العربذیل لغت «وقی» و مفردات راغب]

وجه مشترک لباس و تقوی، محافظت ازجسم و جان است و وجه تمایز آن دو در این مطلب است که تقوی باطن انسان راحفظ می کند ولی لباس، ظاهر انسان را حفظ می کند.

امام صادق می فرماید: «ازین اللباس للمؤمنین لباس التقوی و انعمه الایمان» [مصباح الشریعه و مفتاح الحقیقه ص06]
معانی «لباس تقوی» معانی

1-لباس تقوی یعنی لباس ورع و خشیت از خدای متعال و «در این آیه، اشاره ایاست به عظمت لباس تقوی و یا اینکه اشاره ای است به لباسی که پوشاننده عیوباست برای اینکه پوشاندن عیوب، جزئی از تقوی است و این برتری تقوی نسبت بهلباس زینت را بیان می کند» [تفسیر کشاف زمخشری ج4 ص69]


پیامبر اسلام در این مورد می فرماید: «الاسلام عریان فلباسه الحیاء و زینته الوفاء» [وسائل الشیعه ج15 ص184]

2-لباس تقوی یعنی حیا «همانطوری که لباس، عیوب را می پوشاند، حیا هم موجب میشود که انسان به معاصی و گناهان نزدیک نشود، چرا که حیا مانع انسان ازنزدیک شدن به گناهان است» [تفسیر مجمع البیان ج1 ص62] 3- لباس تقوی یعنیجهاد «اما بعد، فان الجهاد باب من ابواب الجنه... و هو لباس التقوی و درعالله الحصینه و الجنه الوثیقه...» [نهج البلاغه صبحی صالح خ72] «تشبیهتقوی و پرهیزگاری به لباس؛ تشبیه رسا و گویایی است، زیرا همانطور که لباس،هم انسان را از سرما و گرما حفظ می کند و سپری است در برابر بسیاری ازخطرها و هم عیوب جسمانی را می پوشاند و هم زینتی است برای انسان، روح تقویو پرهیزگاری نیز علاوه بر پوشاندن بشر از زشتی گناهان از خطرات فردی واجتماعی بسیاری انسان را حفظ می کند و زینت بسیار بزرگی برای او محاسبه میشود» [تفسیر نمونه ج6 ص 231]
ویژگی های لباس از نظر روایات

درروایات ویژگی های لباس از جهت رنگ و جنس و اندازه و شکل آن به شکل مفصلبیان شده است که به چند روایت اشاره خواهیم کرد. البته در کتب روایی بخشیبه نام «کتاب الزی» احکام و آداب بهره مندی از لباس بیان شده است.

«قال علی(ع): الحمدالله الذی رزقنی من الریاش ما اتجمل به فی الناس و أودی فیه فریضتی و استرفیه عورتی» [وسائل الشیعه ج 5ص 94]

آنچه که درباره لباس و روایات می یابیم علاوه بر اهداف کلی بهره مندی لباس به رنگ، جنس، شکل لباس اشاره شده است:


رنگ زرد، زنده و فعال و محرک است و مایه سرور و شادمانی انسان می شود. «و یلبسون ثیابا خضرا من سندس و استبرق» [سوره کهف آیه 13]

رنگسبز، حد واسط بین رنگهاست و اثر ملایم و آرام بخشی دارد و رنگ مناسب زندگیاست و به عنوان لباس بهشتی ها بیان شده است «متکئین علی رفرف خضر و عبقریحسان» [سوره الرحمن آیه 96]

امامان ما بعضی از رنگها را برای لباسخود انتخاب می کردند. امام باقر(ع) می فرمود «انا نلبس المعصفرات والمضرجات» [فروع کافی ج 6 ص 634]

معصفرات یعنی لباسهایی که به رنگ بال و پر گنجشک است «رنگ عدسی»

مضرجات یعنی لباسهایی که با رنگ قرمز و زرد رنگ شده باشد.

همچنینایشان رنگ لباس را نماد و علامت معرفی می کند «صبغنا البهرمان و صبغ بنیامیه الزعفران» [فروع کافی ج 6 ص 634] بهرمان رنگ گنجشکی یا عدسی است.

بعضیاز رنگها به خاطر اثرات سوء آنها توصیه نشده است و حتی سفارش شده است کهاز آنها استفاده نشود، رنگ سیاه یکی از آن رنگهایی است که نباید در لباسمورد استفاده قرار گیرد. امام علی(ع) می فرماید: «لا تلبسوا السواد و فانهلباس فرعون» [وسایل الشیعه ج 4ص 383]

رنگ سیاه آثار منفی بر حالاتروانی انسان دارد، برای اینکه سیاهی نماد فقدان و کمبود و کرخی است وانسان را از حالتهای نشاط و سرور باز می دارد.

الف- تولید و انتقال بار الکتریکی

ب- قابلیت نفوذ پوشاک

ج- بازتاب و دفع تشعشعات درونی و بیرونی (این عنوان ها از کتاب آئین بهزیستی اخذ شده است)

الف-بعضی از لباسها از جنس خاصی تهیه می شوند که مولد و انتقال دهنده بارالکتریکی است و می دانیم که افزایش بار الکتریکی در بدن، موجب افزایشرفتار غیرارادی شده و منشأ عصبانیت و اضطراب درونی می شود، مانند لباسهاینایلونی ضخیم که در زمستان از آنها استفاده می کنیم. بنابراین هر جنسی ازلباس که، بار الکتریکی کمتری تولید کند برای پوشش مناسب تر و این نکته درارتباط با پوشاندن سر بیشتر کاربرد دارد و خانمها باید از جنسی به عنوانروسری استفاده کنند که دارای بار الکتریکی کمتری باشد.

بعضی ازلباسها خودشان بار الکتریکی تولید نمی کنند ولی عامل انتقال آن به بدنهستند و بارهای الکتریکی موجود در طبیعت را به بدن منتقل می نمایند و بعضیاز لباسها رطوبت را به خود جذب می کنند و موجب تخلیه بار الکتریکی در بدنمی شوند و موجب سستی و بی حالی می شوند و کراهت مرطوب کردن لباس در ماهمبارک رمضان به همین خاطر است.

در روایات نسبت به جنس لباس نکاتیآمده است که راهنمای ما در انتخاب جنس لباس است «قال علی(ع): البسوا ثیابالقطن فانها لباس رسول الله و هو لباسنا» [وسائل الشیعه ج5 ص 82 ]

پوشیدنلباسهای پنبه ای به خاطر اینکه از الیاف طبیعی تهیه می شوند در درجه اولقرار دارد و لباسهای کتانی در درجه بعدی «قال الصادق(ع): الکتان من لباسالانبیاء و هو ینبت اللحم» [فروع کافی ج 4 ص 534]

ب- دومین خصوصیتجنس لباس مربوط به قابلیت نفوذپذیری آن است پوست بدن علاوه بر اینکه اعضایدرونی بدن را می پوشاند، سه وظیفه مهم را برای بدن انجام می دهد.

جذباکسیژن از طریق پوست ویژگی انسان نیست، بلکه حیوانات و نباتات هم از اینویژگی برخوردارند، پوست نه فقط جذب اکسیژن بلکه دافع بعضی از سموم یا موادزاید شیمیایی موجود در بدن می باشد و با عمل تعریق مواد زاید بدن را خارجمی کند.

بعضی از لباسها مانع رسیدن اکسیژن به پوست می شوند و تنفس پوستی کمتری انجام می شود و به میزان لازم رشد طبیعی صورت نمی گیرد.

ج-سومینموردی که در ارتباط با جنس لباس مطرح است بازتاب تشعشعات درونی و بیرونیاست، جنس لباس در سلامتی و رفاه و تأمین آسایش و طول عمر انسان، اثرمستقیم دارد. بدن انسان باتوجه به فعالیت های جسمی حرارت فراوانی را تولیدمی کند، اگر لباس بتواند این حرارت و انرژی مازاد بر نیاز بدن را بطورمناسب دفع کند، مایه سلامتی و رفاه است و اگر نتواند این انرژی را دفع کندبه عنوان سم در بدن باقی می ماند و سلامتی انسان را به خطر می اندازد.

اگرانسان مسلمان از پوشیدن بعضی از لباس ها نهی شده یا به پوشیدن بعضی ازلباس ها امر شده است به خاطر حکمتی است که به سلامت جسمی و روحی وی مربوطمی شود «قال الصادق(ع): لا یلبس الرجل الحریر و الدیباج الافی الحرب... انرسول الله نهاهم عن سبع، منها: لباس الاستبرق و الحریر و القز و الارجوان»[فروع کافی ج6 ص 534 و وسایل الشیعه ج5 ص82] و همچنین امام فرمودند: «انهکره ان یلبس القمیص المکفوف بالدیباج و یکره لباس الحریر و لباس القسیوالوشی و یکره لباس المثیره الحمراء فانها مثیره ابلیس» [وسایل الشیعه ج4ص371]

تغییر و تحول در شکل پوشاک به خاطر روحیه بلندپروازی انساناست چون که انسان استعداد کمال طلبی دارد و به دنبال پوشیدن مدل های جدیدلباس است. اما این روحیه وقتی حالت انفعالی و تقلیدی به خود می گیرد به یکابزار ویرانگر تبدیل می شود و انسان را به مدپرستی و تقلید از دیگران سوقمی دهد.

همانندسازی «تشبه» در فرهنگ یک وسیله برنده در دست فرهنگمهاجم است و زمینه از بین رفتن فرهنگ ملی را فراهم می کند. امام صادق(ع)در این مورد می فرماید: «اوحی الله الی نبی من الانبیاء: قل لقومکلاتلبسوا لباس اعدایی و لا تطعموا مطاعم اعدایی و لا تشاکلوا بما شاکلاعدایی، فتکونوا اعدایی کما هم اعدایی» [وسایل الشیعه ج15 ص641] و همچنینایشان روایتی از امام علی(ع) بدین شکل نقل می کند که «لاتزال هذه الامهبخیر ما لم یلبسوا لباس العجم و یطعموا اطعمه العجم فاذا فعلوا ذلک ضربهمالله بالذل» [وسایل الشیعه ج24 ص783]

در این روایت به این نکته تأکید شده است که تقلید و همانندسازی، زمینه از بین رفتن فرهنگ بومی را فراهم می سازد.

شکللباس یک عامل مهم فرهنگی به حساب می آید و یک اصل اساسی در زندگی بشری بهحساب می آید که اگر حالت نامعقول به خود بگیرد اختلال نظام فکری جامعه،نتیجه آن خواهد شد «اگر ما در جراید و مجلات مصور تغییراتی را که در مدتیک قرن در لباس اروپا روی داده، ملاحظه کنیم، البته معلوم می شود که افکاراروپاییان در این مدت زمان تا چه حدود و درجه در معرض تحول و تغییر واقعشده است و در وضع و شکل آن تا چه اندازه تبدیلات روی سلیقه و مذاق عصریروی داده است برخلاف لباس عربها» [تاریخ تمدن اسلام و غرب ص 844]

در شکل لباس چند نکته را باید درنظر گرفت:

امامصادق(ع) دراین باره می فرماید: «انما السرف ان تجعل ثوب صونک ثوب بذلتک»[وسایل الشیعه ج5 ص22] بذله: عبارت از آن چیزی است که از لباس حفاظت نشود1-رنگ لباس: اثر رنگ بر بینندگان یک موضوع علمی ثابت شده است و تنوعرنگها، نشان از حکمت خداوند است و ترکیب رنگها به زندگی تنوع می بخشد. درروایات انتخاب رنگ لباس، اهمیت دارد و بر آن تأکید شده است «قال النبی:البسوا البیاض فانه اطیب و اطهر» [وسائل الشیعه ج 5 ص 62] در این روایتتوصیه شده است که لباس سفید بپوشید برای اینکه رنگ سفید علاوه بر اینکهپوشنده را وادار به رعایت مداوم نظافت می کند و آلودگی و چرکی را به سرعتنمایان می کند، همچنین رنگ سفید دارای آثار مفرح و نشاط آور است و اثرسلامت بخشی دارد چون کمتر از تمام رنگهای دیگر نور جذب می کند. رنگهایدیگر هم در آیات قرآن و روایات به آنها اشاره شده است که تأثیر خاصی درپوشنده لباس می گذارد «انها بقره صفراء فاقع لونها تسر الناظرین» [سورهبقره آیه 96] 1-جذب اکسیژن 2-دفع سموم 3-عمل تعریق 3-شکل لباس: شکل پوشاکاثرات بسیار بهداشتی، اجتماعی و اخلاقی در زندگی انسان دارد. مخصوصاً درزمان ما که پوشاک نماد و سمبل تفکر و اعتقاد پوشنده آن هم می باشد. باتوجهبه اینکه شکل لباس یک عامل مهم فرهنگی به حساب می آید و در زندگی انسان یکاصل اساسی است این پرسش مطرح می شود که چرا این همه تغییر و تحول در ظاهرپوشاک انسان بوجود می آید؟ 1-برطرف کننده عیوب و پوشاننده سؤآت باشد.2-ازنظر اقتصادی اسراف و تبذیر به حساب نیاید. 2-جنس لباس: جنس لباس اثراتگوناگونی بر سلامتی جسم و روح انسان دارد و از نظر بهداشتی اهمیت زیادیبرای آن در نظر می گیرند چون به طور مستقیم با بدن تماس دارد و آثار سریعو دائمی به بار می آورد که به برخی اشاره می شود:

 


 منبع:www.maarefquran.com

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی