تذکره

تذکره وبلاگی با موضوعات قرآن و عترت

تذکره

تذکره وبلاگی با موضوعات قرآن و عترت

تذکره

إِنَّ هَـٰذِهِ تَذْکِرَةٌ ۖ فَمَن شَاءَ اتَّخَذَ إِلَىٰ رَبِّهِ سَبِیلًا ﴿المزمل آیه ١٩﴾
این هشدار و تذکرى است، پس هر کس بخواهد راهى به سوى پروردگارش برمیگزیند!

مرحوم آیت الله محمدتقی بهجت فومنی میفرمایند:

قرآن،انسان را به غایت کمال انسانی می رساند،ما قدردان قرآن و عدیل آن ،اهل بیت علیهم السلام نیستیم.

کسی آشنا به قرآن است که زیادتر در آن تدبر کند.

۳۴ مطلب با موضوع «عترت» ثبت شده است

(فاسالوا اهل الذکر ان کنتم لا تعلمون)؛

خدا در کنار قرآن، عترت را قرار داده است. اگر مردم از عترت جدا شوند، قرآن را نخواهند فهمید.


عترت

قصّه ی ابن ابی العوجاء معروف است. ابن ابی العوجاء آدم کافر، ملحد و زندیقی* بود که به هیچ چیز اعتقاد نداشت. امّا سخنوری قهّار بود با چند نفر از همفکران خود به مسجد الحرام می رفتند و آنجا به مسلمانانی که طواف می کردند، می خندیدند و آن ها را به استهزا می گرفتند. او حتّی خدمت امام صادق (علیه السلام) آمد و با زبانی تند گفت: «شما تاکی این خرمن را می کوبید». کعبه را (العیاذبالله) به خرمن می چرخند. گفت: تاکی این خرمن را می کوبید و به این سنگ پناهنده می شوید و مثل شترهای رمیده از این کوه به آن کوه جست و خیز می کنید. او به قول امروزی ها، خیلی روشنفکرانه حرف زد. امام (علیه السلام) هم جواب هایی به او داد که فعلاً مجال نقل آن نیست. منظور این است که این آدم کافر ملحدزندیق که به هیچ اعتقاد نداشت، کعبه را هم به مسخره می گرفت. همین آدم با قرآن مأنوس بود. قرآن را حفظ می کرد و بعد آیات قرآن را با هم می سنجید. حتّی چنان به قرآن احاطه داشت و قرآن را نقادی می کرد که جناب هشام بن حکم را سخت در تنگنا قرار داد. جناب هشام از بزرگان اصحاب امام صادق و امام کاظم (علیه السلام) بود. شخصیّت او خیلی بزرگ بود که امام صادق (علیه السلام) در باره ی ایشان فرموده است:

(مرحبا بناصرتا بیده و لسانه و قلبه)؛

«آفرین بر باور ما که با زبانش، با دستش و با قلبش ما را یاری می کند».

او در علم کلام، یعنی مسائل مربوط به اصول عقاید قهرمان بود بسیاری از کفّار را در مناظراتش به زانو در می آورد؛ ولی در مقابل ابن ابی العوجاء کم می آورد این شخص نزد هشام آمد و گفت: مگر شما نمی گویید قرآن از طرف خداوند حکیم آمده است، پاسخ داد: بله. گفت: آیا حکیم در گفته هایش تناقص گویی می کند؟ گفت: خیر. گفت: آیهء سوّم سورهء نساء با آیه ی 129 همان سوره متناقض است. برای این که در آیه ی سوم چنین آمده است:

(... فائکحوا ما طاب لکم من النساء متنی و ثلاث و رباع فان حقتم الا تعدلوا قواحدة)؛

  • saeed qasemi

شکوه پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم) از بی توجهی برخی ها به قرآن:

امروز در حین مطالعه به آیه ی از قرآن کریم برخوردم که بیانگر شکایت پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم) از مهجوریت قرآن کریم می باشد. به طور قطع هر کسی این آیه را قرائت نماید سخت متأثر خواهد شد.

«وَ قالَ الرَّسُولُ یا رَبِّ إِنَّ قَوْمِی اتَّخَذُوا هذَا الْقُرْآنَ مَهْجُوراً»[1]: پیامبر به پیشگاه خدا عرضه داشت: «پروردگارا! این قوم من قرآن را ترک گفتند و از آن دورى جستند.»[2]

در حدیثی پیامبر اعظم(صلی الله علیه و آله وسلم) «قرآن» را یکی از غریبان چهارگانه ی دنیا معرفی کرده و می فرماید:

«الغرباء فی الدنیا أربعة: قرآن فی جوف ظالم، و مسجد فی نادی قوم لا یصلی فیه و مصحف فی بیت لا یقرأ فیه، و رجل صالح مع قوم سوء»[3]

غریبان در دنیا چهار نفرند، قرآنی که در اندرون ستمگر باشد، مسجدی که در منطقه ای باشد که مردم در آن نماز نخوانند، قرآنی که در خانه ای باشد که خوانده نشود و مرد صالحی که در میان مردمان بد به سر می برد.

به راستی دوستان عزیز به نظر شما چه اموری موجب فاصله افتادن میان  قرآن و مسلمین می شود؟

کمی به خود فکر کنیم، نکند ما هم جزء آن دسته از افرادی باشیم که به قرآن بی توجهی می کنیم؟


[1] . فرقان 30.

[2] . تفسیر نمونه، ج 15، ص 76.

[3] . میزان الحکمه، شماره 16517.

برگرفته شده از: http://ommatwaheda61.blogfa.com

  • saeed qasemi

خداوند متعال در قرآن کریم ـ کتابى که خود حافظ اوست(1) و بدون هیچ تغییرى تا قیامت باقى است ـ با زیباترین عبارات و کامل ترین بیانات, آن حضرت را معرفى نموده و با عالى ترین صفات ستوده است.

خداوند متعال مى فرماید: (انک لعلى خلق عظیم); (2) اى پیامبر! تو بر اخلاقى عظیم استوار هستى.

نیز مى فرماید: (محمد رسول الله و الذین معه اشداو على الکفار رحمإ بینهم. ) (3) محمد( ص) فرستاده خداست و کسانى که با او هستند در برابر کفار سر سخت و در میان خود مهربانند.

محققان، تاریخ نویسان و دانشمندان در ابعاد گوناگون زندگى حضرت محمد(ص) سخن گفته اند. اما ائمه (علیهم السلام) با نگاهى ژرف و دقیق سیماى آن شخصیت بى نظیر و دریکتاى عالم خلقت را به تماشا نشسته, به معرفى زندگى, مبارزات و آموزه هاى آن حضرت پرداختند. دراین نوشتار برآنیم تا گوشه هایى از زندگى وشخصیت حضرت محمد(ص) رااز نگاه امام صادق( علیه السلام ) به تماشا بنشینیم.

 

تولد نور


امام صادق(علیه السلام) به نقل از سلمان فارسى فرمود: پیامبر اکرم(ص) فرمود: خداوند متعال مرا از درخشندگى نور خودش آفرید (4)

نیز امام صادق(علیه السلام) فرمود: خداوند متعال خطاب به رسول اکرم(ص) فرمود: (اى محمد! قبل از این که آسمان ها, زمین, عرش و دریا را خلق کنم. نور تو و على را آفریدم...). (5)

ثقه الاسلام کلینى(ره ) مى نویسد: امام صادق(علیه السلام) فرمود: (هنگام ولادت حضرت رسول اکرم(ص) فاطمه بنت اسد نزد آمنه( مادر گرامى پیامبر) بود. 

یکى از آن دوبه دیگرى گفت: آیا مى بینى آنچه را من مى بینم؟

دیگرى گفت: چه مى بینى؟

او گفت: این نور ساطع که ما بین مشرق و مغرب را فرا گرفته است!

در همین حال, ابوطالب(علیه السلام) وارد شد و به آن ها گفت: چرا در شگفتید؟ فاطمه بنت اسد ماجرا را به او گفت.

ابوطالب به او گفت: مى خواهى بشارتى به تو بدهم؟

او گفت: آرى.

ابو طالب گفت: از تو فرزندى به وجود خواهد آمد که وصى این نوزاد خواهد بود (6)

 

  • saeed qasemi

عترت

۲۰
آذر

خاندان پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله، اهل بیت عصمت و طهارت، ائمه شیعه. عترت به فرزندانى که از نسل کسى باشد گفته مى‏شود. از امیرالمومنین پرسیدند: «عترت‏» کیست؟ فرمود: من، حسن، حسین و امامان نهگانه از فرزندان حسین‏ علیه السلام که نهمین آنان مهدى و قائم ایشان‏است، از قرآن جدا نمى‏شوند و قرآن از آنان جدا نمى‏شود، تا کنار حوض (کوثر) بر پیامبر وارد شوند. عترت پیامبر، همتاى قرآن کریم اند و رسول خدا «قرآن و عترت‏» را به عنوان ‏میراث و یادگار خویش براى امت معرفى کرده است: «انى تارک فیکم الثقلین، کتاب الله و عترتى اهل بیتى...».

اما «عترت‏» در لغت، قطعه‏هاى درشت مشک در نافه آهوست، نیز به معناى لعاب‏ شیرین است. همچنین عترت به معناى فرزندان و نوادگان نسبى و نسل یک شخص است‏ و به همین جهت به ذریه پیامبر از نسل على و فاطمه، عترت مى‏گویند. معناى دیگرعترت، ریشه درختى که بریده شده و دوباره روییده باشد.

مرحوم محدث قمى با توجه به ‏همه معانى یاد شده براى عترت، چنین مى‏گوید: ائمه، همچون قطعه‏هاى بزرگ مشک از نافه‏اند و علومشان آب گوارا نزد اهل حکمت و اندیشه است و اینان درختى هستند که‏رسول خدا صلی الله علیه و آله ریشه‏اش، على تنه‏اش و ائمه از نسل او، شاخه‏هاى این درخت و شیعیانشان‏ برگ این درختند و علوم اهل بیت، میوه این درخت است.

  • saeed qasemi