اماممان التماس دعا دارد!
سید حلاوی یک قصیده شکواییه ای ساخت که در آن به امام زمان -عجل الله فرجه- شکایت ها دارد.
مثلا قسمتی از ترجمه قصیده این است:
"یابن العسکری کجا هستید؟
شیعیان شما را آزار می کنند. فلان دسته از شیعیانت گرفتار شده اند و دچار رنج و شکنجه و بلا و محنت هستند."
در این اشعار بلاهایی که بر شیعیان مختلف رخ داده است به نظم کشیده شده است. این اشعار را این طرف و آن طرف در دو سه جلسه خوانده بود.
یکی دو نفر از اوتاد (بزرگان) نجف در عالم رؤیا به حضور مبارک حضرت بقیة الله -عجل الله فرجه- شرفیاب شدند.
حضرت به آن ها فرمودند:
"بروید به سید بگویید:
سید! این قدر دل مرا مسوزان، این قدر سینه مرا کباب مکن، این قدر ناراحتی شیعه را به گوشم مرسان، من از شنیدن آن متأثر می شوم. "لیس الامر بیدی: کار به دست من نیست." به دست خداست.
دعا کنید خدا فرج مرا برساند تا شیعیانم را از این شکنجه ها نجات دهم."
مجالس حضرت مهدی علیه السلام؛
محمدرضا باقی اصفهانی
اللهم عجل لولیک الفرج